شناسایی راه حل هایی برای رفع مقاومت روان شناختی به انسولین یک مطالعه بین المللی

بسیاری از افراد مبتلا به دیابت نوع 2(T2D) تمایلی به شروع انسولین پایه(basal insulin) ندارند. این پدیده که مقاومت روانشناختی به انسولین(PIR)  نامیده می شود، در طیف وسیعی از جمعیتT2D در سراسر جهان مشاهده می شود و داده ها نشان می دهند که تقریبا 30٪ یا بیشتر، ازافراد مبتلا به دیابت نوع 2 که بدنشان دیگر قادر به تولید انسولین نیست(insulin-naïve T2Ds) دچار مقاومت روانشناختی به انسولین هستند، به عبارت دیگر شروع درمان با انسولین را به دلایل روانشناختی نمی پذیرند.یک مطالعه اخیرا نشان داد که 29.9 درصد ازT2D ها که توسط ارائه کنندگان مراقبت های بهداشتی خود تشویق شدند تا درمان با انسولین پایه را آغاز کنند، در ابتدا با این درمان موافقت نکردند و سرانجام با متوسط تاخیر 790 روزه، با شروع انسولین درمانی موافقت کردند.

این مطالعه ی بین المللی بمنظور شناسایی اقدامات متخصصان مراقبت های بهداشتی (HCP) برای تسهیل انتقال روش درمان بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع 2 (T2D)از داروهای خوراکی کاهنده ی قند خون به انسولین درمانی (IT) انجام گردید.

 در این مطالعه 594 بزرگسال مبتلا به دیابت نوع 2 از هفت کشور شرکت داشتند ، این افراد در ابتدا با انسولین درمانی مخالفت کرده اما در نهایت این درمان را آغاز کرده بودند. این افراد یک نظرسنجی آنلاین را برای ارزیابی میزان درک و مفید بودن 38 اقدام یاپیشنهادی که ممکن است توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی آنها برای تسهیل آغاز انسولین درمانی انجام شده باشد، تکمیل کردند. همچنین گزارشی در مورد مدت زمان تاخیر در درمان انسولین از اولین توصیه تا شروع انسولین درمانی و هر دوره ای از توقف انسولین درمانی این افراد، تهیه شد.

با تحلیل عامل اکتشافی در مورد اقدامات متخصصان بهداشتی، پنج اقدام دارای بازده مشخص گردید: توضیح مزایای انسولین (EIB)، رفع باورهای ناصحیح در مورد انسولین(DIM)، نمایش پروسه تزریق انسولین(DIP)، سبک همکاری (CS) و سبک اقتدارگرا (AS). اقدامات  DIP، EIB و CS بیشترین میزان کمک را به پذیرش انسولین درمانی به افراد شرکت کننده کرده بودند؛ و سبک اقتدارگرا پایین ترین میزان کمک را به پذیرش این روش درمان داشت. احتمالتاخیر در شروع درمان با انسولین برای شرکت کنندگانی که DIP را مفید ارزیابی کرده بودند، کمتر از کسانی بود کهDIP را کمتر مفید ارزیابی کرده بودند(OR = 0.75، p = 0.01)؛ احتمال ایجاد وقفه در درمان با انسولین برای شرکت کنندگانی که  CS وEIB را مفید ارزیابی کردند، کمتر از افرادی بود که این دو اقدام را کمتر مفید ارزیابی کرده بودند( به ترتیب  OR = 0.55، p <0.01و  OR = 0.51، p = 0.01).

محققان در نتیجه گیری خود اظهار داشتند که سه اقدام کلیدیمتخصصان بهداشتی: نمایش پروسه تزریق انسولین(DIP)، توضیح مزایای انسولین (EIB) و سبک همکاری با بیمار(CS) ، برای تسهیل انتقال درمان به انسولین موفق شناسایی گردید. این سه اقدام با موفقیت بیشتر در آغاز درمان با انسولین و ادامه ی درمان با انسولین(عدم وقفه در درمان با انسولین) همراه بود. این یافته ها ممکن است به توسعه ی مداخلاتی برای رفع بی میلی برای شروع درمان با انسولین کمک کند.

منبع:

https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S1056872718311759